همه میخواهند بشریت را عوض کنند، دریغا که هیچ کس در این اندیشه نیست که خود را عوض کند
گه شب کریسمس ، یه مرد خیلی بزرگ اومد تو اتاقت و گذاشتت تو یه کیسه و با خودش برد نترس ، اخه اون بابا نوئله و تو هم کادوی کریسمس من
همیشه عاشق کسی باش که لایق عشق باشد نه تشنه ی عشق . زیرا تشنه ی عشق روزی سیراب می شود
دوستی صبح قشنگی است که طلوعش زیبا و غروبش تاریک است
تقدیم به کسی که شعر را می فهمد دوستت دارم را می شناسد و عاشق ، عاشق شدن هست
نازنینم ! دنیا 3 روز بیش نیست دیروز که هر چه بود گذشت * امروز که باید قدرش را بدانی * فردا که معلوم نیست به آن برسی یا نه؟
زن تیر به این قلب شکسته *** هزاران آرزو بر آن نشسته
در تمام ناباوری هایم تو را باور کردم *** و ناباورانه باورم شد که عشق را نباید باور کرد
دایا تو به من چگونه زیستن را بیاموز *** چگونه مردن را خود خواهم آموخت
ق.ظ): «اگر در خواب می دیدم غم جدائی را *** به دل هرگز نمی دادم خیال آشنائی را
خواب ناز بودم شبی...دیدم کسی در می زند...در را گشودم روی او ... دیدم غم است در می زند...ای دوستان بی وفا...از غم بیاموزید وفا... غم با همه بیگانگی...هر شب به من سر می زند